تبادل
لینک هوشمند
خبرنامه وب سایت:
آمار
وب سایت:
 |
جمعه 13 خرداد 1390 |
دوستت دارم پریشان، شانه می‌خواهی چه کار؟
دام بگذاری اسیرم، دانه می‌خواهی چه کار؟
دام بگذاری اسیرم، دانه می‌خواهی چه کار؟
***
تا ابد دور تو می‌گردم، بسوزان عشق کن
ای که شاعر سوختی، پروانه می‌خواهی چه کار؟
ای که شاعر سوختی، پروانه می‌خواهی چه کار؟
***
مُردم از بس شهر را گشتم یکی عاقل نبود
راستی تو این همه دیوانه می‌خواهی چه کار؟
راستی تو این همه دیوانه می‌خواهی چه کار؟
***
مثل من آواره شو از چاردیواری درآ!
در دل من قصر داری، خانه می‌خواهی چه کار؟
در دل من قصر داری، خانه می‌خواهی چه کار؟
***
خُرد کن آیینه را در شعر من خود را ببین
شرح این زیبایی از بیگانه می‌خواهی چه کار؟
شرح این زیبایی از بیگانه می‌خواهی چه کار؟
***
شرم را بگذار و یک آغوش در من گریه کن
گریه کن پس شانه ی مردانه می خواهی چه کار؟
گریه کن پس شانه ی مردانه می خواهی چه کار؟
نظرات شما عزیزان:
نسرين 
ساعت4:03---3 آذر 1390
مثل هميشه عالى؛مرسى
گمنام
ساعت15:16---2 آذر 1390
اي آدمها که بر ساحل نشسته شاد و خندانيد!
يک نفر در آب دارد مي سپارد جان
يک نفر دارد که دست و پاي دائم مي زند
روي اين درياي تند و تيره و سنگين که ميدانيد...
التماس دعا
يک نفر در آب دارد مي سپارد جان
يک نفر دارد که دست و پاي دائم مي زند
روي اين درياي تند و تيره و سنگين که ميدانيد...
التماس دعا
گمنام
ساعت16:23---9 مهر 1390
به سراغ من اگر می آیید نرم و اهسته بیایید، مبادا که ترک برارد چینی نازک تنهایی من.................
پاسخ:به سراغ من اگر می آیید. پشت هیچستانم پشت هیچستان جایی است. پشت هیچستان رگ های هوا پر قاصدک هایی است که خبر می آرند از گل واشده در دورترین بوته خاک روی شن ها هم نقش سم اسبان سواران ظریفی است که صبح به سر تپه معراج شقایق رفتند پشت هیچستان چتر خواهش باز است تا نسیم عطشی در بن برگی بدود زنگ باران به صدا می آید آدم اینجا تنهاست و در این تاریکی سایه نارونی تا ابدیت جاری است به سراغ من اگر می آیید نرم و آهسته بیایید مبادا ترک بردارد چینی نازک تنهایی من
پاسخ:به سراغ من اگر می آیید. پشت هیچستانم پشت هیچستان جایی است. پشت هیچستان رگ های هوا پر قاصدک هایی است که خبر می آرند از گل واشده در دورترین بوته خاک روی شن ها هم نقش سم اسبان سواران ظریفی است که صبح به سر تپه معراج شقایق رفتند پشت هیچستان چتر خواهش باز است تا نسیم عطشی در بن برگی بدود زنگ باران به صدا می آید آدم اینجا تنهاست و در این تاریکی سایه نارونی تا ابدیت جاری است به سراغ من اگر می آیید نرم و آهسته بیایید مبادا ترک بردارد چینی نازک تنهایی من
گمنام
ساعت8:24---9 مهر 1390
شعر بسیار بسیار زیبایی است...
سخن از ...
پاسخ:با اینکه گمنامی اما از اظهار لطفتون ممنونم . این شعر واقعا زیباست
سخن از ...
پاسخ:با اینکه گمنامی اما از اظهار لطفتون ممنونم . این شعر واقعا زیباست
 نویسنده : سرگشته
 |
    |
